...
سرنوشت وان گوگ چنين بود. رانده شده اجتماع، بینصيب از لذايذ زندگی و محروم از هر نوع خوشبختی. با اين وصف برای رسيدن به هدفهای هنری خود چنان مصمم و با اراده بود و چنان پافشاری و سرسختی میكرد كه قهرمان عصرخود شد. آثارش، رؤيايی و تحت تأثير خواب و مستی و خيال نبود، بلكه از طبيعت و حقايق زندگی سرچشمه میگرفت. به ادبيات گذشته و معاصر علاقه بسيار داشت و هر كتاب تازهای درباره هنر نقاشی و ادبيات به دستش میرسيد، بلافاصله میخواند.
كتاب و حقايق زندگی و هنر در نظرم يكی است. من كسی را كه از حقايق زندگی بهدور است موجود افسردهای میدانم... اگر هنر را در حقايق زندگی نمیجستم، زندگی را بيهوده و بیمعنی میپنداشتم.
ونسان وان گوگ
Labels: ونگوگ / مرداد و شهریور ۱۳۸۵
2 Comments:
تبریک برای درست شدن ایجاد نظرات به من هم گاهی سر بزنید خوشحال میشم
http://sinashabani.blogfa.com/
شاد باشید
سینا شعبانی
سلام
من هنوز شنل را تمام نکردم
ایکاش کمی درباره کتابها نکات مهمی عنوان میشد و بحثی در میگرفت
راستی چرا شما جمعه ها تعطیل هستید؟
من شورزندگی را در دوازده سالگی خواندم
فکر میکنم این کتاب در شناخت کارهای وان گوگ بی تاثیر نباشه
سرفراز باشید
Post a Comment
<< Home