کتاب قرن‎‎

يک كتاب فروشی : يک ماه ، يک رمان

اندرباب ازچشم افتادن جنتلمن متشخصی به يك چشم بر‌هم زدن


پنج دقيقه‌هم از ورودش به مجلس ميهمانی نگذشته بود كه اين خبر دهان به دهان‌گشت كه سالی ده‌هزار پوند عايدی دارد. آقايان او را نمونه ‌يك مرد تمام عيار می‌‌دانستند، و خانم‌ها هم می‌گفتند او خيلی خوش‌قيافه‌تر ازدوستش است، و...
اما به يكباره معلوم شد كه خيلي مغرور است، خودش را بالاتر از ديگران می‌داند و حتی اين گونه "مجالس عالی" را، درسطح خود نمی‌داند! خلاصه طوری شد كه با آن ‌همه ملك و املاك كه داشت كاملاً از چشم افتاد و حتی شد آدم
نامطبوعی كه به‌هيچ وجه نمی‌شد او را تحمل‌كرد!

برگرفته از غرور‌و‌تعصب/ دوشيزه جين آستين/ ترجمه رضا‌رضايی/ نشر نی/ چاپ اول: 1385

Labels:

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

merc ghabele tavajohe aghayoone az damaghe fil oftade;)

10:16 PM, October 14, 2006  
Anonymous Anonymous said...

سلام خسته نباشین
کاش کمی بیشتر بنویسین
با ارزوی موفقیت
ایمیل این دفعه خیلی خیلی عالی بود و وسوسه کننده حتما سر میزنم به زودی
شرمنده مدتی درگیر کارهای دانشگاهم و ...

6:33 AM, October 16, 2006  

Post a Comment

<< Home